جدول جو
جدول جو

معنی یکه خوانی - جستجوی لغت در جدول جو

یکه خوانی(یَکْ کَ / کِ / یِکْ کَ / کِ خوا / خا)
صفت یکه خوان. خواندن بی مدد دمکش:
کدام شوخ در این پرده نغمه پرداز است
که هرچه هست از او جسته همچو آواز است
ز اقتدار به دمساز احتیاجش نیست
به یکه خوانی خود در زمانه ممتاز است.
ملامفید بلخی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ویژگی آوازه خوانی که در مجلس بزم تنها بخواند و همکار و هم آهنگ نداشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قصه خوانی
تصویر قصه خوانی
قصه خواندن، شغل و عمل قصه خوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریزه خوانی
تصویر ریزه خوانی
آهسته و نرم سخن گفتن، زمزمه کردن، برای مثال چنان به زیر زبان بشکنم ترانۀ عشق / که عندلیب شود داغ ریزه خوانی من (سالک یزدی - لغتنامه - ریزه خوانی)
فرهنگ فارسی عمید
(زَ / زِ رِهْ گُ)
آنکه در خواندن نغمه محتاج دمکش نباشد. (آنندراج). و رجوع به یکه خوانی شود
لغت نامه دهخدا
(زَ / زِ خوا / خا)
ادای سخن باریک و آهسته. زمزمه. (از ناظم الاطباء) ، آواز پیچیده کشیدن از نغمات که آن را تحریر گویند و به هندی کهر خوانند. (از غیاث اللغات) (از آنندراج) :
چنان به ریززبان بشکنم ترانۀ عشق
که عندلیب شود داغ ریزه خوانی من.
سالک یزدی (از آنندراج).
آمد بهار و هر خس و خار ارجمند شد
در باغ ریزه خوانی بلبل بلند شد.
نادم گیلانی (از آنندراج).
، لغزخوانی. (یادداشت مؤلف).
- ریزه خوانی کردن، بد گفتن. به نهانی عیب گرفتن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(یَکْ کَ / کِ / یِکْ کَ / کِ جَ)
جوان منفرد که در جوانی یگانه و بی نظیر باشد. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قصه خوانی
تصویر قصه خوانی
داستانخوانی داستانسرایی عمل و شغل قصه خوان
فرهنگ لغت هوشیار